با یک مکالمه منفی چیکار باید کرد؟

هر فرد حداقل ۷۵% مسئولیت رفتار دیگران با خودش به هنگام برقراری ارتباط را بر عهده دارد، جوابی که دریافت می کند، چیزی که خطاب می شود، نتیجه ای که می گیرد و حتی سیاستی که برایش اعمال می کنند. اقدامات کلامی یا غیرکلامی ما انتخاب های دیگران را محدود ویا گسترش می دهد. برای مثال اگر از همکارتان بپرسید “حالت چطور است؟” برای گرفتن جوابی صمیمانه تر و گسترده تر در مسیر فعالیت او خودتان را قرار دهید، اگر درحال راه رفتن است با او هم مسیر شوید.

اگر از کنار او در حال عبور کردن باشید ممکن است جوابتان فقط تکان دادن سر باشد و مکالمه ای شکل نگیرد اما اگر توقف کنید و در چشمانش نگاه کنید جملات طولانی تر نصیبتان خواهد شد.

به هنگام پرسیدن سوال هرچه مستقیم تر و طولانی تر به چشمان افراد نگاه کنید جواب دقیق تری خواهید گرفت.

همه ما موجوداتی با چیزی شبیه یک برنامه ریزی مشابه هستیم و الگو ارتباطی به ما کمک می کند تا از فکرکردن در رابطه با کلمات دوری کنیم. اما وقتی ما تنها به این دلیل وارد یک مکالمه می شویم، با یک برنامه ریزی از پیش تعین شده درصد خطا و شکستمان در آن مکالمه کمتر خواهد شد.

به طور مثال اگر شما را به دوری از تعارض می شناسند، دیگران می توانند به راحتی شرایطی ایجاد کنند که شما عقب بکشید، معذرت خواهی کنید و حتی دیگران را تایید کنید.

در این حالت شما تمام ۷۵% را در اختیار دیگران گذاشتید که این اصلا خوب نیست!

اگر از تجربه مان استفاده کنیم و یک سری الگو هارا برای خودمان مشخص کنیم به راحتی این ۷۵% را می توانیم در مکالماه ها در اختیار خود داشته باشم حتی برای دیگران را!

مثلا با برخی توهین ها طوری رفتار کنیم که کاملا تصادفی عنوان شده اند یا چیز منطقی ای را در قالب طنز عنوان کنیم تا گیرا تر و قابل قبول تر باشد.

این مهارت برای سخنوری شما و حتی در مکالمه های دوستانه،بحث های سیاسی و معاملات کاری بسیار مفید و سودمند است.

برای داشتن سیاست برقراری ارتباط و تغیر نتیجه به نفع خودتان  باید باهوش و زیرک باشید و برای شرایت چالشی راه کاری مناسب داشته باشید.

وضعیتی را در نظر بگیرید که در آن شما مقصر شناخته شده اید یا با نظرتان مخالفت می کنند، با داشتن جواب های هوشمندانه و استفاده درست از آن ها می توانید نتیجه بازی را هرطور که می خواهید تغیر دهید و اطرافیان را به اصطلاح خلعسلاح کنید تنها با کلمات و زبان بدن!

با تکنیک هایی که در ادامه به آن ها اشاره می کنیم، می توانید برای کسب این مهارت تمرین کنید:

  • تجدید نظر ؛

سعی کنید به جملات طور دیگری نگاه کنید، نه آن طور که ادا می شوند.

مثلا اگر به بدهکارتان به جای کلی بحث و جدل و گفت و گوی منفی بگویید “ما که قرار نیست بجنگیم، شما یکم برنامه ریزی کن تا فلان زمان پول رو برگردونی” ناخودآگاه به فرد مقابل میفهمانی که اگر مرا به خواسته ام نرسانی انقدر مودب برخورد نخواهم کرد.

بر عکس این موضوع هم صدق میکند یعنی جای بدکار و طلبکار اگر عوض شود شما به جای التماس برای زمان بیشتر کافیست جمله ای مثل “من که دنبال دردسر نیستم یکم باید کارو بارم را درست کنم…” را به کار ببرید تا برای خودتان در زمان بدهکاری فرصت بخرید.

پس در نوع برخوردتان و برداشت از حرف طرف مقابلتان تجدید نظر کنید.

  • استفاده کمتر از بار منفی؛

اگر در مذاکره ای به شما گفتند “خیلی سرسخت هستید” در جواب بگوید “در امور جدی مصمم هستم” با این نوع بیان شما همان حرف را تایید کردید اما با بار منفی کمتر و در ذهن طرف مقابل شما نظر آن را رد کردید و از بدگویی او تمجید ساختید درصورتی که معنای مصمم بودن و سرسخت بودن یکی است.

  • بازبینی؛

اگر در زمینه ای در تلاش هستید تا نظر مثبت کسی را جلب کنید، اشاره ای بر توافقات قبلی یا موفقیت های قبلی مشترکتان داشته باشید، این یک سیاست شیرین یادآوری یا به طور آمیانه رخ  کشیدن است.

مثلا اگر برای گرفتن ترفیع تلاش می کنید در جا و زمان مناسب از موفقیت هایی که در موقعیت شغلی فعلی ایجاد کرده اید با مدیرتان صحبت کنید مثلا “در مزایده فلان پروژه تمام سعیم را کردم، خوشحالم که برنده شدیم…”

  • بازگویی؛

اگر درخواستی از شما شد یا نظری مخالف نظر شما بیان شد، میتوانید با بازگویی و تکرار آن جمله یا طرح سوال ذهن طرف مقابل را به چالش بکشید و باعث شوید فر به چیزی که مد نظرتان هست فکر کند.

مثلا از جملاتی که با “منظورا از حرفی که زدی فلان چیز بود؟” یا “توام نظورت همون فلان چیزه که به فکرم اومد؟” و ” برای انجام این کار می تونیم فلان  کار رو انجام بدیم” و…

  • درخواست؛

وقتی از نیت فرد مقابل شک دارید سعی کنید از او سوالاتی در رابطه با همان موضوع بپرسید. یعنی او را وادار به توضیح کنید. با این کار اگر در موقیت باشید که باب میلتان نیست میتوانید برای تغیر وضعیت و پیدا کردن یک جواب مناسب برای خود زمان ببرید. گاها فرد با تکرار و توضیح حرف خود آن را اشتباه می کند یا حتی نظرش تغیر می کند.

مثلا برای عمیق شدن در موضوع و متوجه شدن جزئیات و درک نیت طرف مقابل بگویید “کامل متوجه نشدم منظورت رو میگی؟” یا “میشه فلان بخشو توضیح بدی که دقیقا چی مدنظرت هست؟”

  • تعادل؛

گاهی در مجادله و بحث لازم است سریعا بین قدرت دوطرف تعادل ایجاد کنید و با سیاست برخورد کنید تا بازنده نباشید . حتی اگر قادر به برنده شدن مذاکره نیستید حداقل نتیجه را مساوی کنید.

برای این کار می توانید از عباراتی مثل “من به این سادگی ها خسته نمی شوم” ، “من که بیخیال نمی شوم” ، “تمام سعی خودت رو بکن” و… استفاده کنید.

به اصطلاح به این تکنیک در زبان آمیانه کری خواندن می گویند.

باید حواستان باشد که زیادی روی در این کار به بلف تبدیل می شود و حتی تاثیر عکس خواهد داشت و طرف ضعیف شما خواهید بود.

  • سازماند دهی مجدد

با تغیر الویت مسائل درصدی از مشکل را کاهش دهید و به اصطلاح عمق فاجعه را کمتر کنید.با این کار شما می توانید از خراب شدن موقعیتی جلوگیری کنید و به خودتان شانس مجدد بدهید. مثلا اگر با شریک کاریتان به اختلاف نظری برخورد کرده اید از عبارت “ما که توافق کرده ایم فقط باید به روش انجام کار فکر کنیم…” استفاده کنید و اینگونه شما به شریکتان القا کرده اید که ما در بخشی از مکالمه یا کار مشکل داریم و در کنار این اختلاف نظر توافق هایی هک داریم پس جای نگرانی نیست.

تمام این تکنیک ها برای مذاکره می باشند و اخلاقی آن است که در جایدرستشان از آن ها استفاده شود. زیاد روی در هر کدام ممکن است باعث شکست شما در بحث یا مذاکره شود و همین کار را خراب می کند.

اگر ناشیانه از این تکنیک ها استفاده کنید طرف مقابلان در ادامه ارتباط به شما اعتماد نخواهد کرد و قطعا شما هم میلی به برقراری ارتباط با یک آدم با سیاست را ندارید و حس امنیت نخواهید داشت.

برای برقراری ارتباط عمیق تر و تاثیر بخشیدن به کلامتان حتما از زبان بدن در مذاکرات و سخنوری هایتان به درستی استفاده کنید.

به طور مثال نگاه مستقیم به چشم باعث جلب توجه و تمرکز شنوندگانتان می شود یا اگر می خوایید نظر مثبت افراد را جلب کنید بعد از گفتن نظرتان سرتان را به نشان تایید تکان دهید. حتی می توانید این کار را هنگام گفتن “درست نمیگم؟” انجام دهید و تاثیر آن را بیشتر کنید.

برقراری ارتباط کلامی و غیر کلامی (زبان بدن) هردو موثر اند و اگر هر دوباهم به شیوه درست در مکالمه ها، بحث ها، مناظره ها و مذاکره ها استفاده شوند، می توانند شمارا پیروز میدان کنند.

اینکه ۷۵% جوابی که در مقابل درخواستتان در انتظار شماست را تحت کنترل خودتان در بیاورید حرکتی هوشندانه و پر سودی است. در مقابل قابل پیش بینی بودن شما می تواند عامل شکست شما باشد و اینکه شما کسی باشید که این درصد را در اختیار رقیب هایتان گذاشته اید.

]]>

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *